جاهلیت

۱۳۸۶ اسفند ۲۹, چهارشنبه

جاهلیت ازگذشته تاحال(قسمت سوم)
جاهليت نوين درعصرما
دربحث ازجاهلیت اولی ادعاشد که جاهلیت دوم،جاهلیتی است که دنیای امروز باهمه پشرفت های علمی وتمدن عظیم بی سابقه بشری وادعای حکومت جهانی،گرفتار آنست.این ادعا چگونه قابل پذیرش است؛درحالیکه ادعای عقلانیت بشر گوش فلک راکر کرده است.
بمنظور تبیین جاهلیت نوین،چند محور اساسی زندگی امروز بشررا مورد بررسی قرار می دهیم.
(الف)انحراف درمبانی فکری:
مهم ترین مبنای فکری بشر بعد ازرنساس اومانیسم است.اومانیسم به مفهوم محوریت انسان درهمه ارزشهای انسانی(انسان محوری درمقابل خدا محوری).
انسان غربی خواست تا به کلی ازآسمان ببرد وتماما به زمین بپیوندند.دردوران رنساس تنها یک واژه بودکه مورداحترام قرارگرفت وازپیش سراسر برنامه تمدن متجدد رادرخودخلاصه کرد.این واژه اومانیسم است.درواقع منظور ازاین واژه این بود که همه چیزرامحدود به موازین بشری محض سازند وهر اصل وطریقتی راکه خصلت معنوی و برین داشت به صورت انتزاعی ومجرد درآورند،وبه بهانه تسلط برزمین،ازآسمان روی برتابند.اومانیسم نخستین صورت امری بودکه به شکل نفی روح دینی معاصر درآمده بود،یعنی لائیسم.وچون می خواستند همه چیزرا به میزان بشری محدودسازند،سرانجام مرحله به مرحله به پست ترین درجات وجودبشری سقوط کردند.
[1]
(ب)نژاد پرستی
درجاهلیت عرب،ازحمیت جاهلی،تعصبات قبیلگی ونژادپرستی سخن به میان آمد.انتظار می رفت که انسان امروزباهمۀادعای خدائیش درقدرت وعلم،ازاین فضا بگذرد. اما وقایع چند قرن اخیر نشان دادکه هنوز بشر گرفتارهمان تعصبات جاهلی است.
(ج)فساداخلاقی
دراین که فساداخلاق وفحشا،دردنیای امروزدربیشترارکان زندگی بشررخنه کرده تردید نیست.به تعبیرقرآن:ظهرالفسادفی البرًوالبحربماکسبت ایدی الناس
به سبب آنچه مردم فراهم آورده اند،فساددرخشکی ودریا نمودار شده است.
[2]
درجامعه جاهلی عرب ودرجوامع گذشته بشر،فساداخلاقی وفحشاءرایج بودامانه به عنوان یک فضیلت وارزش؛امادردنیای امروز اینها معیار ارزش تلقی می شوند.
(د)استبدادوستم
ظاهرادردنیای متمدن امروز،بعدازجنگ آزادی بردگان درامریکا،برده داری ازبین رفت.اماحقیقت درتاریخ چند صدساله اخیر چیزی دیگری است،برده داری وظلم وستم چهره دیگری پیداکرده که بسیارزشت تر ازبرده داری قبل ازاسلام وقرون وسطی است.
به عنوان مثال به چند مورد ازنمونه های انحطاط فکری وفرهنگی درجوامع اسلامی اشاره می شود:
(الف)وهابیت:یکی ازچهره های جاهلی وزشت که بنام اسلام درقرن های اخیر درعربستان وبعضی از کشورهای اسلامی بروز پیداکرد ،ومتأسفانه برای ازبین بردن چهره زیبای اسلام وخصوصا اهلبیت(ع)ازسوی بعضی ازکشورهای استعماری حمایت شد؛وهابیت بود.
(ب)صوفیگری:تصوف رویشی خاص درزندگی است که اطمینان وراحتی وتسکین درونی وسعادت ایده آل شخص صوفی راازغیر راه کاروکوشش ونظامات وفعالیتهای عادی زندگی بوسیله تحمل مشقات وزهد وترک لذایذ وبالاخره باپیروی ازاصل فراراززندگی مادی تأمین می نماید.
هند زادگاه اولیه تصوف بوده وافکار صوفیانه ازآنجا به محیط هاومذاهب دیگر سرایت ونفوذکرده است.
این تفکرات انحرافی(وهابیت،صوفیه وفرقه های انحرافی دیگر...)ازیک سو، وجوروشنفکری حاکم برجوامع اسلامی با وابستگی کامل به تفکرات منحط غربی ازسوی دیگر؛جوامع اسلامی را هم درجاهلیت دیگری قرار داده است.
با این حال،آیابشرامروز گرفتار جاهلیت نیست؟عصری که:
1-به جای تربیت الهی به لجن دنیا پرستی وهواپرستی کشیده شده است؛
2-چشمه سارهای عواطف واحساسات شریف انسانی خشک شده؛
3-باطل رادربرابرحق نهاده اند وازپیروزی آن(باطل)به خود می بالند؛
4-بشریت دوران انفجار علم را طی می کند وهنوز نمی داند انسان کیست؛
5-بشر نمی داند که ازشخصیت های بزرگ وانسانهای کامل ورهبران الهی چگونه استفاده کند؟ گاهی ازآنها بت می سازد،وگاهی به شدت آنهاراتخطئه می کند؛
6-پیوستن انسان ها به انسان دیگر برمبنای منفعت طلبی شخصی است،حتی اخلاق اوهم اخلاق منفعت طلبانه است؛
7-مفهوم لذت جزدرلذتهای پست مادی معنا ندارد؛
8-منطق حاکم عبارتست ازمن هدف ودیگران وسیله اند که بازگوکنندۀ هویت خودپرستی است؛
9-خداومشیت الهی نفی می شود تا انسان محور ارزشها شود؛
10-علم وتکنولوژی وهنر درخدمت شهوات وقدرت طلبی انسان قرار گرفته است؛
11-نیهیلیسم وپوچ گرای وبی هویتی انسان، فلسفه امروز بشر است؛
12-تمام استعداد های مادی ومعنوی بشری درراه تخریب وجود انسان به کار رفته است؛
13-پیمان شکنی-چه پیمان الهی وچه پیمان اجتماعی-رسم عادی بشر امروز شده است؛
14-انسان متعالی امانت دار الهی،به مرتبه ابزار تولید تنزل یافته است؛


[1] -بحران دنیای متجدد،ربه گنون،صفحه18
[2] -سوره روم/آیه 41

3 نظرات:

ناشناس گفت...

ازقرار معلوم دوستان که در دنیایی وارونه پامی گزارند سرگردان می شوند وشکایت دارند که پیامشان ثبت نمی شود

ناشناس گفت...

ورود به دنیایی وارونه

ناشناس گفت...

قدم در دنیایی وارونه